لزوم برخورد همه جانبه به اتهامات فرقه مجاهد ٬ در حاشیه لجن پراکنی های نقاش باشی اعظم آیت الله رجوی!

مقدمه:

یکی از ابوابجمعی های فرقه مجاهد بنام بهرام عالیوندی که بقول خودش مسن است و بیماری قلبی و “چند بیماری دیگر” دارد و اشتغال ۱۰ تا ۱۲ ساعته هم به هنر نقاشی و اهل “سایت و ایمیل بازی هم نیست”! اینروزها ترش کرده و با خشمی حسینی – حسنی به دوست خوب ما، اسماعیل هوشیار که هرگز نپذیرفت قربانی این فرقه عقب افتاده و ارتجاعی بشود ، مقام شامخ “قلمزن مزدور وزارت اطلاعات” و به سایت آزادی بیان هم مدال “سایت وزارت اطلاعات” تقدیم کرده! احتمالا همه اینکارها را ایشان در زنگ تفریحش انجام داده که باید بهش خسته نباشی گفت!

اجازه بدهید از قول خودش بشنویم (۱)

“ماورای وقاحت و دروغ
بعلت سن بالا (۸۴سال)، بیماری قلبی و چند بیماری دیگر، با اینهمه اما اشتغال روزانه (حدود ۱۰ تا ۱۲ ساعت) به کار نقاشی و اصولا نه اهل سایت و ایمیل بازی هستم و نه سایت بازهای دو دوزه ولایت نشان را حتی اسما میشناسم. اما بطور تصادف و تعجب از دوستی شنیدم که موجودی ”اسماعیل هوشیار” نام اما ظاهرا و برخلاف ضرب امثلبرعکس نهند نام زنگی کافور” ، بسیار کودن و حقه باز در یکی از سایتهای وزارت اطلاعات بنام ”آزادی بیان!” با سوء استفاده از نام تابلوی نقاشی من ”رسیده وقت دیدار” ـ که اخیرا در سایت همبستگی ملی منتشر شده است ـ اراجیفی را مزورانه بهم بافته و آخر سر با دروغگویی وقیحانه ملانشان مدعی شده است که ضمن تماس تلفنی با من ، سؤالاتی را درباره این تابلو مطرح و پاسخ های مرا نیز دریافت کرده است . از آنجا که شخصا نه مزخرفات و نه این مزدوران ”دو سر نشان” را شایسته پاسخگویی میدانم، ضرورتا تنها به ذکر این نکته اکتفا میکنم که وقتی شخصی وقیح و شارلاتان، چنین بدروغ مدعی پرسش و پاسخ تلفنی با من میشود، بخوبی میتوان صحت و سقم سایرمطالب منتشره او را نیز بخوبی و بسرعت فهمید که قملزن مزبور کسی جز یک مأمور موظف وزارت جنایت رژیم آخوندی نبوده و نیست یعنی در یک کلام مزدوری حرفه ای که سهم چند درصد ”زدن” به رژیم را در ازای ”تمام زدن” به مجاهدین در مکتب ولی جلادان و وزارت جاسوسی و کشتار ملایان آموخته است .

 

(۱)”فرهنگ فرقه مجاهد”

فرقه مجاهد بی شک از پدیده های نادری در سیاست ایرانست که با هر معیاری که تگاه کنی از زمان پیدایشش هم قرنها عقب رفته. زمان در این فرقه اثر منفی داشته. معمولا زمان در موجودات زنده عامل جلو کشیدن آنهاست. اما این فرقه ماجرایش کاملا بر عکس است. به دید من یکی از مختصات فرقه ها همینست. خصلت بسته و ایدئولوزیک فرقه ها نه تنها ضد حرکت به جلوست بلکه بمروز زمان مکانیزم تلخیصی درشان قدرت می گیرد که عیار ارتجاعی و پرت شدنشان از واقعیت مرتب تشدید می شود.

فرقه مجاهد به جهت توسعه فرهنگ نابهنجار در سیاست پدیده کاملا ویژه ای است. مخالف در فرهنگ این فرقه ، طبیعتا “مزدور رژیم است”. مزدور یعنی کسی که پولی دریافت می کند و نه فقط حتی هوادار خطی سیاسی رژیم است!

در فرهنگ فرقه مجاهد، یا شما طرفدار این فرقه ای یا مزدور رژیم. مراتب قانونی این اتهام را هم خود اینها از راه دور طی می کنند.

اسماعیل هوشیار اینبار هدف این فرقه است. حتما بار اولش هم نیست. او از زمانی که از این فرقه جدا شد، حتی هنگامی که در بیابانهای عراق و در قرارگاه تیف محبوس بود، هدف این فرقه بود. او را مرتب دنبال می کنند شاید تا آخر عمرش اگر این فرقه هنوز باقی باشد!

اسماعیل هوشیار “کافر فرقه مجاهد است”. سزاوار نفرین ابدی این فرقه. او تلاشش همیشه این بوده که ماهیت عقب افتاده این فرقه را افشا کند و هرگز هم این ادعا که “بالاخره اینها هم با رژیم اسلامی مبارزه می کنند”، او را نفریفته. من همیشه او را تحسین کرده ام که مصلحت شناس نیست. مصلحتی که بسیاری از مبارزین سیاسی را به سکوت در مقابل این فرقه جهنمی واداشته. مصلحتی که توان دیدن را از آدم می گیرد. مصلحتی که توان تشخیص ارتجاع را وقتی لباس مخالفت با رژیم اسلامی را پوشیده ، ناممکن می کند. اینست که این نقاش باشی آستان رجوی هم اسماعیل هوشیار را نشانه می گیرد!

این آقای عالیوندی، در عین حال مدعی است که سایت آزادی بیان که از معتبرترین سایتهای چپ ایرانست، “مطعلق به وزارت اطلاعات است”! آیا ایشان مدرکی لازم دارد؟ خیر! همانطور که قاضی مرتضوی در رژیم اسلامی مدرک لازم نداشت!

فرقه مجاهد تمامی رفتارها و سکنات رژیم اسلامی را داراست. اینها ریشه شان کاملا یکی استو دوشاخه از یک تنه. اسلام سیاسی تنه اینهاست. در اپورتونیزم سیاسی، متد برخورد به مخالف، خلق کردن دنیاهای تخیلی برای فریب هوادارانشان، اسطوره سازی اینها کاملا دوقلوهای سیامی همدیگرند.

این فرهنگی است که متاسفانه هنوز در اپوزسیون ایران گرچه بسیار کمتر از گذشته ، باز اینجا و آنجا بکار گرفته می شود. خواننده گرامی یادش هست که فرقه علی جوادی هم چند ماه اخیر همین اتهام “مزدور بودن و آدم فروشی ” را به این نویسنده وارد کرد و بعد رندانه سکوت اختیار کرد!

(۲) با فرهنگ فرقه مجاهد چه باید کرد؟

من معتقدم که اپوزسیون ایران در مجموع بخصوص طی دهسال گذشته از فرهنگ مجاهدی فاصله زیادی گرفته گرچه این کافی نیست. برای عبور از این فرهنگ نقد مداومش لازمست. نباید از خاطره ها برود. نباید حتی در مقابلش سکوت کرد. زشتی و پلیدی بقول فروغ فرخ زاد اگر چهره اش را نشان ندهیم به پایداریش کمک کردیم.

به دید من، ما فعالین سیاسی آزادیخواه در هر مقام که هستیم، چه حزبی و چه منفرد باید حساس باشیم. هرجا چنین نمونه های از فرهنگ مجاهدی دیدیم محکومش کنیم. نگوئیم که اینها دارند کس دیگر را نشانه می روند. قربانی نباید بگیرند این اراذل سناریوی سیاهی از آزادیخواهان.

قربانی ندادن به اینها یعنی اینکه ما کسی را تنها نگذاریم وقتی متهم به “مزدور” خوانده می شود. می شود حتی بطور قانونی اینها را به دادگاه کشید. اشخاص حقیقی و حقوقی نباید ساکت بنشینند.

همین جناب عالیوندی که به “بیماریهای دیگر” هم گرفتار است باید به دادگاه کشید و از او خواست که ثابت کند اسماعیل هوشیار مزدور رژیم اسلامی است. سایت آزادی بیان باید از اینها شکایت کند. باید قیمت اتهام زنی سیاسی و امنیتی را بالا برد. اینها را باید در مخمصه قرار داد.

مدیا را باید به خدمت گرفت و اینها را سرتاپا افشا کرد. نباید نگران این بود که اینها”به هر حال دارند با رژیم اسلامی مبارزه می کنند”. اینها خود رژیم اسلامی هستندو عنصر اصلی سناریوی سیاه ضد تمدن در فردای پیروزی انقلاب، در کنار عناصر شکست خورده رژیم اسلامی و القاعده ایها و جنداللهی ها!

باند ارتجاعی که گلوی انقلاب مردم ایرانرا چند دهه است در خارج کشور با چهره دروغین “اپوزسیون” می فشرد. این فرقه مجاهد را باید درست مثل رژیم اسلامی زیر فشار قرار داد. نباید گذاشت که اراذل این فرقه در روز روشن انسانی شریف را مزدور رژیم خطاب کنند و سایتی بسیار معتبر را “سایت وزارت اطلاعات”.

باید گریبانگیرشان شد و عقبشان زد. دنیای متمدن و ابزارهای قانونی را باید بکارگرفت. هم از جهت تبلیغاتی و هم از جهت قانونی باید این اراذل اسلامی را سرجایشان نشاند.

(۳) آیا “رزیم اسلامی” از پائین کشیدن فرقه مجاهد سود می برد”؟!

این از تابوهائی است که در میان بخشی از فعالین آزادیخواه هم طرفدارانی دارد. عده ای معتقدند که ضربه به فرقه مجاهد ، پیش رفتن رژیم اسلامی است.

من اصلا چنین فکر نمی کنم. فرقه مجاهد هم خود رژیم اسلامی است و هم با رژیم اسلامی کاملا در آمیخته و این دو از هم همیشه تغذیه کرده اند. یکی از علل مهمی که مردم ایران تاریخا از اپوزسیون گریزان بوده اند همین بوده که رژیم اسلامی مرتب تبلیغ کرده که فرقه مجاهد “مهمترین اپوزسیونش” هست! رژیم اسلامی از طریق ماندن فرقه مجاهد آبرو کسب می کند.

یکی از وظایف انقلابیون آزادیخواه باید این باشد که پرده این توهم را کاملا بدرد که فرقه مجاهد  در مقابل رژیم اسلامی است و نباید باهاش طرف شد. برعکس باید مبارزه شبانه روز با این “اپوزسیون دروغین” رژیم اسلامی را پابپای مبارزه با خود رژیم اسلامی پیش برد.

نیروهای ما در این مبارزه “هدر” نمی رود بلکه جامعه فرهنگی سیاسی ایران از طریق مبارزه تئوریک و سیاسی با این اراذل اسلامی جلوتر می رود. ضعیف شدن فرقه مجاهد از دید من ضعیف شدن اسلام سیاسی بطور کلی است و ضعیف شدن رژیم اسلامی.

خلاصه کنم:

از پیش شرطهای عبور فرهنگ سیاسی ما اینست که تکلیف اسلام سیاسی و فرهنگ عقب افتاده اش، تکلیف اتهام زنی های امنیتی به مخالفین و تکلیف برحورد ایدئولوژیک و مذهبی و فرقه ای در هر چهره که خود را بنامایاند معلوم شود. باید جمعی و فراسازمانی در این موضوع عمل کرد. باید کمپین راه انداخت. باید اراذل اسلامی مجاهد را که نیروهای اپوزسیون را مزدور می نامند به دادگاه کشید و ازهر مورد این اعمال یک اسکندال بزرگ ساخت.

چند بار که اینها ببینند که ما متحدانه و هوشیارانه در مقابلشان ایستادیم و نگذاشتیم به احدی اتهام امنیتی بزنند تربیت خواهند شد. اینها اگر هنوز جرات و جسارت چنین لجن پراکنی هائی از خودشان نشان می دهند از ضعف ماست. از توهمی است که در میان ما هنوز زنده است و نشناختن ماهیت در هم تنیده این فرقه با شاخه دیگرش در رژیم اسلامی.

فضای سیاسی اپوزسیون را باید پاک کرد و پاک نگه داشت. این وظیفه فراسازمانی همه آزادیخوهانست.

 

منابع دیگر:

(۱)حاج آقا لطفا بی خیال !(اسماعیل هوشیار)

http://www.tipf.info/bi,khiyal.htm

بهرام عالیوندی: ماورای قباحت و دروغ- سایت آفتابکاران وابسته به فرقه مجاهد

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=1429

 (۲) در باره فرقه مجاهد- مصاحبه با اسماعیل هوشیار(بخش اول)- سعید صالحی نیا –فوریه۲۰۰۹

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m02/25-said.htm

 (۳) در باره فرقه مجاهد-مصاحبه با اسماعیل هوشیار( بخش دوم)-سعید صالحی نیا-مارس ۲۰۰۹

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m03/15-said.htm

(۴) در باره فرقه مجاهد بخش سوم (۲۸ مارس ۲۰۰۹)

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m03/30-said.htm

 

)حذف نام فرقه مجاهد از لیست “تروریستها” و ربطش به” احقاق حقوق مردم ایران!”(فوریه ۲۰۰۹)

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m02/8-said.htm

 

(۶)جایگاه فرقه مجاهد در سیاست(۱۸ ژانویه ۲۰۰۹)

 

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m01/18-said.htm

 

(۷)تراژدی فرقه مجاهد در حاشیه حمله نظامی رژیم عراق به قرارگاه اشرف(آگوست ۲۰۰۹)

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m08/2-said.htm

(۸) رویای دیروز و کابوس امروز مجاهد! حمید تقوائی (انترناسیونال ۲۸۸)

http://www.rowzane.com/0000-2009/e-m03/20-hamid.htm