فراخوان برای حمایت از طرح یارانه ها بنام “ارزیابی واقعی”؟ نقدی بر مقاله رضا رخشان از سندیکای کارگری هفت تپه

مقدمه:
تلاشهای حکومت درمانده احمدی نژاد در پیشبرد “طرح رایانه ها” هر روز با موانعی از درون و بیرون حکومتش مواجه است. این حکومت که قرار بود با شمشیر از رو ، رضا خان میرپنج دیگری باشد تا آنچه حکومت سرمایه داری طی صد سال نتوانسته عملی کند با “زور” عملی کند، به وضع وخیمی در حال پروبال زدنست و نا یافته دم، دوگوش را هم گم کرده است! درگیریها و قطب بندیهای جدید و دسته بندیهای متزلزل درون و حاشیه حکومتی، تنها علائمی هستند از اینکه احمدی نژاد حتی رضا خان میرپنج هم نتوانست باشد. اما ظاهرا درون اپوزسیون این حکومت و درون جنبش کارگری لایه هائی پیدا شده اند که او را زیادی جدی گرفته اند و تلاش دارند برای این نیمچه رضا خان دیر رسیده، نقشی قائل شوند که در قواره هایش هم نیست! مدتی است در اپوزسیون “چپ” داشتیم با فرمولهای عجیب کوروش مدرسی سروکله می زدیم که مدعی است که حکومت احمدی نژاد ، دوران استقرار سرمایه داری در ایرانست و طبقه کارگر شکست خورده و مقهور این حکومت و جنبش سرنگونی طلبی این حکومت هم همه “سبز” و پروغرب و تمام شده! گفتیم این کوروش مدرسی بخاطر استعفایش از رهبری حزبش، دارد حرفهائی می بافد و نباید جدیش گرفت. اما در این سو و در لایه ای از فعالین کارگری ایران، نغمه های شبیه ادعاهای کوروش مدرسی بلند است که بیشتر باید جدیش گرفت. رضا رخشان از فعالین سندیکائی نیشکر هفت تپه را من نمونه ای از نگرش راست درون جنبش کارگری می بینم که همان نغمه های سنتی گرایشات سندیکالیستی را دارد بلند بلند تکرار می کند.
سندیکالیزم، تاریخا در ایران با گرایشات توده ای شروع شده و همواره در زیر سایه نوعی معین از برخورد به حاکمیت سیاسی و با ادعای اینکه خواستهای صنفی طبقه کارگر در چهارچوب وضع موجود باید مطرح شود، مشخص گردیده است. رشد سرمایه داری و شهرنشینی و جا افتادن قشر بالائی و نسبتا مرفه در میان طبقه کارگر و فاصله گرفتن این قشر از کلیت طبقه کارگر، گرایش “اشرافی” و راست را بطور مادی بازتولید کرده که دغدغه اش و مسیر فکریش چیزی بیش از سهم خواهی از طبقه سرمایه دار و جدا کردن خودش از کلیت جنبش طبقه کارگر نبوده و نخواهد بود.
تلاشهای حکومت احمدی نژاد برای پیشبرد سیاست “خصوصی سازی” و طرح رایانه ها به دید من از موضوعات مهم جنگ طبقاتی دوران کنونی است و موضع گیریهای طبقات متفاوت و نمایندگان سیاسی این طبقات از موضوعات حاد جنگ سیاسی درون و بیرون حاکمیت از سوئی و جنبش اپوزسیونی آن خواهد بود. اهمیت درک درست از ماجرای طرح رایانه ها و موضع گیری سیاسی درست در مقابل آن و تجهیز جامعه در برابر آن از وظایف مهم جنبش سرنگونی طلب و انقلابی رژیم کنونی ایرانست و از همین رو هم این موضوع بطور ویژه ای مورد توجه حزب کمونیست کارگری ایران قرار گرفته و در اسناد پلنوم اخیرش مورد بحث قرار گرفته است.(۲)
رضا رخشان در مقاله اخیرش(۱) تلاش کرده که بقول خودش بطور” واقع گرایانه ای” به این طرح رایانه بپردازد و آنرا فرموله کند و روشن کند که از دید او تکلیف طبقه کارگر در مقابل این طرح حکومتی چیست. نفس اینکه یک رهبر کارگری خودش را در این حد می بیند و جامعه و فعالین کارگری را خطاب قرار می دهد که نظر بدهند و بطور فعال وارد این عرصه بشوند از دید من مثبت است. دورانی است که همه کمونیستها منتظرش بودند دارد فرا می رسد، خصوصا دورانی که به رغم تلاشهای وسیع سرکوبگرانه حکومت احمدی نژاد، جامعه در هیچ نقطه اش مرعوب نشده و در هر جائی بنوعی دارد ابراز وجود می کند.
مدتی پیش من نقدی داشتم به مواضع رضا درخشان(۳). ایشان آن موقع “سیاسی بودن” را برای طبقه کارگر قدغن می کرد و از طبقه کارگر می خواست صنفی بماند! حالا هم او دارد همان توصیه ها را ادامه میدهد و طبعا از سوی پیشروان طبقه کارگر در داخل و خارج کشور، موج نقدها در برابر دیدگاه ا. سرازیر شده(۵، ۶) و من احتمال می دهم نظرات ایشان از دیدگاههای متعدد دیگری هم بزودی مورد نقد قرار گیرد. علتش اینست که جنبش کارگری ایران سنتا و بخاطر رابطه حکومتها با جامعه همیشه سیاسی بوده و هر جا جنبش کارگری برخواسته طبعا حکومت را نشانه گرفته. اینکه رضا رخشان دارد نمایندگی می کند از گرایشی که دارد کنار حکومت فراخوان همکاری با سیاستهایش را می دهد آنهم در شرایطی که این حکومت هنوز دارد با سرکوب هر روزه تقلا می کند که خودش را از سقوط نجات دهد، مشکل را برای رضا رخشان بسیار مشکلتر می کند! اجازه بدهید چند نکته در نقد رضا رخشان داشته باشم:
(۱)فضای عمومی که رضا رخشان از وضع موجود ترسیم می کند
در هر تحلیل، ابتدا باید فضای عمومی حاکم ترسیم شود. رضا رخشان، وضع موجود را اینطور تفسیر می کند که حکومت احمدی نژاد مستقر شده و در حال پیشبرد طرح استراتژیکی است که نظام سرمایه داری ایران مدتهاست نتوانسته بود به پیش ببرد. طرح رایانه ها را رضا رخشان طرحی می داند که دولت محوری جایش را به سرمایه داری نوع لیبرال یا متعارف بدهد. نکات فرعی تر اینست که رضا رخشان وضعیت طبقه کارگر را در شرایط کنونی بهتر از دوره های قبلی رژیم اسلامی می داند و دلیلش هم اینست که قبلها او با حقوقش نمی توانست ضبط صوت بخرد اما حالا بعضی کارگرها هستند که با حقوق چند ماهشان ماشین هم می خرند یا اینکه بالاخره چند تشکل کارگری توانسته اند با بگیر و ببندها و زندانها و شگنجه ها هم که شده گاها جلسه تشکیل بدهند که ظاهرا رضا رخشان هم از این سرکوب دائم گله دارد و هم شکر احمدی نژاد و حکومتش را بجا می آورد. این بخش اعلام خوبیهای اقتصادی و آزادیها را به رضا رخشان و وجدانش واگذار می کنیم. پاسخ رضا رخشان در زمینه وضعیت فقر و سرکوب طبقه کارگر را خود کارگرها در ایران خواهند داد. من سعی می کنم روشن کنم که بر خلاف رضا رخشان، چرا مشکل اقتصاد در ایران، سیاسی است و طرح های حکومت های ایران چرا عملی نیست و چرا فضای عمومی بحث رضا رخشان از پایه نادرست است.

(۲)مسئله طرح رایانه ها چرا اساسا سیاسی است و چرا قابل حل برای رژیم اسلامی نیست؟

رضا رخشان به چپ خرده می گیرد که همه چیز را سیاسی می کند و نمی خواهد سهم خود را در حل واقعی مسئله کارگران و مردم بطور واقعی ایفا کند. او مدعی است که چپ با سیاسی کردن مسائل دارد از زیر بار کمک واقعی به طبقه کارگر فرار می کند همانطور که راست هم در مقابل منافع طبقه کارگر قرار دارد. ظاهرا از دید رضا رخشان، احمدی نژاد قهرمان تنهائی در این میان است که بین راست و چپ گیر افتاده!

چرا نه احمدی نزاد و نه رهبر دیگری در رژیم اسلامی توان پیشبرد طرح حذف رایانه ها را ندارد؟
اگر طرح حذف رایانه ها را تلاش برای عبور از “دولت مداری” در ایران بدانیم برای “لیبرالیزم اقتصادی” و حتی اگر مثل رضا رخشان ، احمدی نژاد را از دید اقتصادی لیبرالترین حاکمان بدانیم! سوال اینجاست که حذف رایانه ها قرار است به کجا بینجامد؟ قرار است که دولت را از زیر بار حمایهای اجتماعی خلاص کند و جامعه را تبدیل به جنگلی کند که سرمایه دار ظاهرا تکلیفش را با کارگر بدون دخالت دولت(همانطور که رضا رخشان می خواهد) تعیین کند!

ایراد این ماجرا دو تاست:
الف: دولت توتالیتر نمی تواند از صحنه اقتصادی خارج شود بدون اینکه از صحنه سیاسی خارج شود! اگر احمدی نژاد و حکومت توتالیتر اسلامی بخواهند “دولت مداری را کنار بگذارند” دیگر خودشان چکاره خواهند بود؟ نظام اقتصاد مافیائی سپاهشان؟ دولت در دولتشان که شبکه مافیائیش بنام بخش خصوصی دارد ته مانده بنیه مادی جامعه را به توبره می کشد؟ اگر چاقو بتواند یا بخواهد دسته خودش را ببرد، حکومت توتالیتر احمدی نژاد هم خواهد توانست دست خودش را از زندگی مردم کوتاه کند!

ب: ایراد بعدیش اینست که حکومت بورژوازی در ایران بدون حکومت توتالیتر و حداقل دیکتاتوری امکانپذیر نیست! اقتصاد ایران هر قدر به گردونه اقتصاد سرمایه داری جهانی ادغام شود، بیشتر مجبور است از مقررات آن تبعیت کند. اقتصاد ایران اقتصاد مبتنی بر کار ارزان خواهد ماند. این نقشی است که برای ایران در دوران همپیوندی میسر است. اقتصاد مبتنی بر کار ارزان را نمی شود بدون سرکوب نگه داشت و سرمایه داران برای سرکوب به حکومت مقتدر نیاز خواهند داشت! لذا حذف “دولت مداری” حتی با صمیمانه ترین انگیزه ها غیر ممکن می شود و در تضاد قرار می گیرد با ماهیت دولت و نقشش در جامعه ایران!

دولت احمدی نژاد که مورد التفاط رضا درخشانست از میلیتاریزه ترین دولتهای تاریخ رژیم اسلامی است . این دولت و حکومت دقیقا بخاطر نقشش توان “غیر سیاسی کردن اقتصاد” و “حذف دولت مداری ” را ندارد!
لذا ادعای اینکه حذف رایانه ها را عده ای چپ هستند که سیاسی کرده اند ، کاملا نادرست است!

(۳)تکلیف طبقه کارگر و مردم در مقابل طرح رایانه ها چیست؟ چپ چه می گوید و رضا رخشان چه می گوید؟

 رضا رخشان در اول مقاله اش می گوید که خودش هم نمی داند قرار است چه بشود. همینقدر می داند که همه از طبقه فرودست و طبقه سرمایه دار نگرانند! البته او نمی گوید که نوع نگرانی و ماهیت نگرانی بین این دو طبقه بسیار متضاد است! طبقه فرودست و طبقه کارگر که بیش از نیمی از جامعه را تشکیل می دهد و فقرای جامعه که اکثریت این جامعه را تشکیل می دهند ، نگران فردای خود هستند، نگران نان شب، نگران دیدن گرسنگی فرزندانشان. آنقدر نگران که گاها خودشان را حلق آویز می کنند، به فحشا می روند، کلیه می فروشند، به دزدی و اعتیاد کشیده می شوند….اینها نگرانیهای هر روزه اینها.
آنطرف دیگر سرمایه داران، نگران هستند اما نگرانیشان از نوع دیگری است! نگران از دست دادن سودهای باد آورده و مالکیتشان، نگران شکست رضا خان قلدرشان و نگران سقوط حکومتشان، نگران ریختن مردم به خیابانها و تمام کردن این بساط ننگین و ضد انسانی. رضا رخشان کجای این نگرانیهای متضاد ایستاده؟
من می گویم او نگران هردوی اینهاست! به این نقطه ایستادن در سیاست می گویند سانتریزم!
در عمقش سانتریزم جایگاه سیاسی معینی است که از تغییر ماهوی وضع موجود بیشتر نگرانست!
بعد از رد کردن دیدگاه های راست و چپ و حمایت از طرح رایانه های حکومت احمدی نژاد و پذیرش اینکه این طرح دارد سرمایه داری را “لیبرالیزه” می کند و فراخوان به کارگران که بیایند در چهارچوب وضع موجود دنبال “منافعشان” باشند،

خواستهای پیشنهادی رضا رخشان:

رضا رخشان پیشنهادات زیر را ارائه می دهد:

اول: درخواست به رسمیت شناختن تشکلهای مستقل کارگری و حق اعتصاب
دوم:عدم دخالت دولت در تعیین دستمزد
سوم:پرداخت بیمه بیکاری
چهارم:حضور نمایندگان کارگران در کمیسیون رایانه ها
پنجم: بالابردن دستمزدها در سطح تورم
پیشنهادات اول و سوم و پنجم را من پیشنهادات درستی می دانم. این پیشنهادات بارها توسط همه تشکلهای کارگری مطرح شده و توسط اپوزسیون چپ هم حمایت گردیده. “عدم دخالت دولت در تعیین دستمزدها” از پیشنهادات بانک جهانی و از طرح های شناخته شده نئولیبرال برای بسط لجام گسیخته سرمایه داری است. در جامعه سرمایه داری دولت نقش دوگانه دارد. از سوئی ابزار سرکوب مردم است برای حفظ سیانت طبقه سرمایه دار و از سوئی از دید قانونی، نیمچه ابزار فشار جامعه است برای پیشبرد برخی خواستهای جامعه و اکثریت فقیر آن. پس زدن دولت در نظام سرمایه داری بطور سنتی راه را برای حمله سرمایه داری به طبقه کارگر بیشتر باز می کند. در جوامع غربی هم هم حامیان راست ترین جناح های سرمایه داری، پس زدن دولت را شعار خود قرار می دهند. لذا در چهارچوب همین وضعیت کنونی هم منافع طبقه کارگر و جامعه ایجاب می کند که دولت هم بعنوان کارفرمای اقتصادی جامعه و هم بعنوان عامل موثر بر تعیین دستمزدها و نظارت روی آنها لحاظ شود. در مورد خواست حظور نمایندگان کارگران در مجلس شورای اسلامی من فکر می کنم در چهارچوب وضع موجود اگر نگاه بشود این خواست روی کاغذ به معنی تلاش برای بالا بردن نقش طبقه کارگر در تصمیم گیری جامعه است که باز روی کاغذ خواستی است قابل حمایت. اما براستی آیا خواستهای طبقه کارگر را باید در این حد خلاصه کرد؟آیا طبقه کارگر راهی بجز راههای مطرح شده بین جناح های سرمایه داری ندارد؟
به نظر من خواستهای پیشنهادی رضا رخشان خواستهائی رفرمیستی است و بر اساس فرضیه ای که خودش را باید زیر سوال برد. رضا رخشان بر اساس این فرض که حکومت اسلامی دارد برای متعادل شدن تلاش می کند(که واقعا هم می کند) و بر این اساس که این امر امکانپذیر است(که نیست!) و بر اساس این فرض که حکومت اسلامی مخالفین سرنگونی طلبش را سرکوب کرده و تنها راه هم تحمل این رژیم و ماندن در وضعیت مطالباتی محدود و “غیر سیاسی” است دارد طرح پیشنهادی خودش را می دهد. این خواستگاهی که رضا رخشان ساختمان خواستهایش را رویش قرار می دهد خواستگاهی کاملا رفرمیستی و تسلیم طلبانه است.
خواستهای پیشنهادی چپ کمونیست کارگری در برابر طرح رایانه ها چیست:
بر اساس تحلیل حزب کمونیست کارگری ایران در پلنوم اخیرش، خواستهای طبقه کارگر به شرح زیر فرمول بندی شده(۲):
الف- سازماندهی اعتراضات وسیعی که علیه حذف یارانه ها و گرانی شکل میگیرد، سازماندادن به مبارزه وسیع حول خواست توقف و لغو فوری طرح “هدفمند کردن یارانه ها”، افزایش یارانه ها برای کالاهای اساسی مورد نیاز مردم، کاهش قیمتها، امتناع جمعی از پرداخت قبض آب و برق و گاز و تلفن، و نظیر اینها.
ب- دامن زدن به یک جنبش تعرضی وسیع با شعار “زندگی انسانی حق مسلم ما است” و با خواست مشخص افزایش دستمزدها. طرح خواستهای رفاهی نظیر تامین بیمه بیکاری مکفی، جلوگیری از بیکارسازیها، و لغو قرارداهای سفید امضا و موقت و انعقاد قرار دادهای استخدامی رسمی و دراز مدت. دامن زدن به جنبش افزایش دستمزد و بسیج و آماده ساختن کارگران برای اعتراض و اعتصاب برای افزایش دستمزدها و دیگر خواستهای رفاهی.
ج- توضیح و تبلیغ و آگاهگری در مورد ریشه ها و علل سیاسی وضعیت فلاکتبار اقتصادی در ایران، و افشای جمهوری اسلامی بعنوان علت و مسئول مستقیم این وضعیت. بسیج و متحد کردن و سارماندادن صف کارگران و توده مردم بجان آمده از فقر و فلاکت در عرصه مبارزه سیاسی علیه جمهوری اسلامی.
د- افشاگری و روشنگری در مورد سیاست ریاضت اقتصادی بعنوان الگوی مطلوب سرمایه داری دوره حاضر و مشخصا بعنوان تنها راه تولید و بازتولید و سود آوری سرمایه در ایران و تبلیغ وسیع سوسیالیسم و جمهوری سوسیالیستی.
برخلاف ادعای رضا رخشان، ما در حزب کمونیست کارگری ایران با احساس مسئولیت داریم طرح عملی می دهیم برای برون رفتن واقعی از وضع موجود! وضع موجود را نباید پذیرفت! نباید فرض گرفت چون احمدی نژاد و آدمکشهای اطرافش می خواهند جلوه دهند! باید طرح “رایانه ها” را که به معنی پیشبرد سیستم ریاضت کشی سرمایه داری بدون “دولت” است را به سر این حکومت کوبید. باید از موضع سوم، یعنی موضع طبقه کارگر و جامعه به حکومت و جناح هایش و به سرمایه داران گفت که طبقه کارگر در جنگهای بین اینها شرکت نمی کند. طبقه کارگر جنگ خودش و اهداف خودش را پیش می برد. مسئله طبقه کارگر و اکثریت جامعه نیست که سرمایه داری “پیش برود یا پیش نرود”. مسئله ما داشتن حق انسانی زندگی و معیشت است.
حزب ما دارد می گوید که پشت طرح “رایانه ها” حذف تدریجی یارانه ها خوابیده. حذف حمایت دولتی برای بهداشت و آموزش و حق دسترسی به کالای مورد نیاز فقیرترین اقشار جامعه. پشت پروژه طرح حذف رایانه ها حکومتی خوابیده که سال پیش تا لبه سقوط پیش رفت و آنهم به همت ملیونها انسان آزادیخواه. جزب ما دارد به طبقه کارگر و جامعه فراخوان می دهد که بین قطع یارانه ها و ادامه یارانه ها هم لازم نیست یکی را انتخاب کنند! جامعه و طبقه کارگر انتخاب سومی دارد! انتخاب این طبقه و جامعه باید تمام کردن بازی بین گرایشهای سرمایه داری باشد!

خلاصه :
برخورد به “سیاست رایانه ها” تبدیل به محور جنگ طبقاتی جدیدی در جامعه ایران شده است. رابطه حکومت با مردم، رابطه طبقه کارگر و طبقات بالادست جامعه، گرایشات متقاوت در اقشار مختلف طبقه کارگر، مرزبندیها و کشمکشهای اپوزسیون راست و چپ و… همه و همه تحت تاثیر این موضوع خواهد بود.
هر طبقه و هر گرایش سیاسی تلاش خواهد کرد که این “واقعیت” را از موضع خواستگاهش تعریف کند و به موضع گیری در برابر آن بپردازد. رضا رخشان نماینده گرایش رفرمیستی در جنبش کارگری ایرانست. این گرایش خودش را با پذیرش موازنه سیاسی موجود، با پذیرش آنچه حکومت احمدی نژاد می خواهد حقنه کند به جامعه، با تکرار “غیر سیاسی بودن طبقه کارگر”، با تلاش برای پذیرش سیاستهای ریاضت اقتصادی برای ایجاد “تعادل” در حکومت اسلامی دارد خودش را نشان می دهد.
باید در مقابل این فراخوانهای رفرمیستی و ذلت طلبانه نمایندگان رفرمیست کارگری ایستاد و راه سوم، راه مبارزه برای کسب قدرت سیاسی توسط طبقه کارگر و حزب پیشروترینش را که تنها راه زندگی انسانی، آزاد و شرافتمندانه است جلوی جامعه گذاشت. باید به طبقه کارگر و جامعه فراخوان داد که “واقعیت” حاکمان سرمایه و قدرت، “واقعیت ذلت و فقر” را هرگز نپذیرند. واقعیتی دیگر ممکنست باید برایش مبارزه کرد!
منابع دیگر:
(۱)یارانه ها، تلاشی برای یک ارزیابی واقعی(رضا رخشان)
http://www.azadi-b.com/M/2010/12/post_162.html

(۲)قطعنامه مصوب دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران در مورد: فروپاشی اقتصادی رژیم و سیاست حذف یارانه ها (نوامبر ۲۰۱۰)
http://www.wpiran.org/fa/etelaeye/35-pelenums/286-1389-09-15-14-48-59.html

(۳)ارتباط متقابل عروج جنبش انقلابی و رادیکالیزه شدن جنبش کارگری ایران ٬ در حاشیه مصاحبه رضا رخشان با سایت جنبش کارگری(سعید صالحی نیا)
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/ARSHIW/?P=13544
(۴)شهلا دانشفر: رضا رخشان، کارگران دستگیر شده نیشکر هفت تپه و همه زندانیان سیاسی باید فورا از زندان آزاد شوند
HTTP://ROWZANE.COM/FA/ARTICLES-ARCHIEV/45-SHAHLA-D/643-120110-DANESHFAR2.HTML
(۵) کارگری که دنیا را با چشمان یک سرمایه دار می بیند(کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل کارگری)
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/12/POST_280.HTML
(۶) نظری برمقاله یارانه ها ، تلاشی برای یک ارزیابی واقعی آقای رضا رخشان رییس سندیکای کارگران هفت تپه(محمد ایرانی)
HTTP://WWW.AZADI-B.COM/J/2010/12/POST_308.HTML