ارباب رجوع و سر کچل ما

سالها پیش تصمیم بر این شد که دکانی رسانه ای  برای فروش و عرضه کالای دیگران باز کنیم و از این رهگذر قطره ای و جویباری هم بر اعتراضات مردم ستمزده کشورمان بیافزائیم. جریده ای مجازی  بسازیم و فرصتی دیگر برای انتشار اندیشه های عدالت جویانه  فراهم آوریم.

 اسمش را هم گزارشگران گذاشتیم که نه مبدا و مبنا بلکه  امیزه ای از همرنگی و خدمتگذاری جان و روان تبعید و ظلمت ستیزان بی رسانه  باشد. نه مال و منالی داشتیم و نه چشم به ان. عرق ریزان و خواب ستیزان کلمه بر کلمه و حرف بر حرف به متاع دکانمان افزودیم تا جنس کم نیاید و مورد توجه قرار گیرد.

 امروز که قریب ۸ سال از تولد مطبوعاتی مان گذر کرده است انگاره ها بصدا درآمده اند که  هوشیار باشید. هشدار که خودی ها در کمین نشسته اند و لانه دشمنان را گزیده اند. نزهت و پاکیزگی پیشه کردیم و مراجعان را ارباب انگاشتیم. نه قبیله ای داشتیم و نه بر تارک غلیانهای اجتماعی و سیاسی نشستیم همچنان که امروز خود را جزئی و تنها جزئی از خشم نهفته در قامت تاریخچه ضد استبدادی می انگاریم. حق را برای حقدار دانستیم و کراهت چهره ظالمان را به افشا نشستیم. کافی نبود اما برای ارباب رجوع  که ما در صف خدمت نشینیم و چشم به  انسوی تبعید اندازیم و بانگ وای آزادی و برابری رسا کنیم.

پالتاک و حضور لمپن های اشکارش را بفراموشی سپردیم و کوششی که از فضاسازی ها و کارشکنی هایش در امان بمانیم. اگاه بودیم که دیر یا زود اختاپوس حاکمان نظر به ما خواهد افکند و این حجره کوچک را که نا اهل!  است به مخاطره اندازند.

هک اینترنتی را پیش گرفتند اگر چه گزارشگران همانند گربه مرتضی علی!! بر پنجه فرود آمد. نا امیدانه اما همراه فرستاده اند و امروز همراهانشان که گاه در پالتاک ها و گاه در رسانه  دمی می جنبانند در کمین نشسته اند و  وای سانسورا سر میدهند.

گزارشگران اما با سری برافراشته  و همچنان روی به  متن ماجرا در کشورمان ایستاده است و سر ناسازگاری با انسان ستیزان دارد. خواه انان را خوش آید خواه ناخوش

بند ما کرده اند و بهانه میجویند. نامه پراکنی  و فحاشی را در قالب (حق نقد)  به خورد خلق الله میدهند و از بلندگوی چپ عجق و وجق – بر چپ حکم میکنند. سوراخ دعا گم کرده اند و از دل ارتجاع بر چپ میرانند.  کوتاه سخن آنکه بیهوده در کمین چپ  با کمان نشسته اند. چپ را میرائی نیست مدام که بی عدالتی جاریست.

گزارشگران