چند سالی است که اسم عرفان قانعی فرد به عنوان محقق و مترجم و ژورنالیست در رسانه ها و میدیای ایران وکردستان مطرح شده است. با اتکا به حمایتهای جمهوری اسلامی این شخص به سراسر دنیا برای انجام کارهای تحقیقاتی و روزنامه نگاریش سفر کرده و امکانات برای سفرها و فعالیت هایش تهیه و تدارک دیده شده است. با چهره های شناخته شده سیاسی از جمله جلال طالبانی رئیس جمهور عراق و برخی سران جمهوری اسلامی مثل محسن رضایی مصاحبه کرده و با این سرکرده سابق سابق سپاه پاسداران دوستی نزدیکی دارد. کارها و فعالیت های قانعی فرد در سایت تابناک متعلق به محسن رضایی منتشر می شوند. فردی که در دامن جمهوری اسلامی پرورش یافته، صرفا به خاطر “کردبودنش” اعمال ضد مردمیش توسط ناسیونالیستهای کرد پرده پوشی شده و با آغوش گرم مورد پذیرا یی قرار گرفته است. برای نمونه این عامل جمهوری اسلامی در کردستان عراق در دفتر کار عبدالله حسن زاده دبیر کل وقت حزب دمکرات حاضر شد، با آقای دبیر کل مصاحبه ترتیب داد.
جناب دکترمحقق تا زه کار و ظاهرا”مستقل” بعد از اینکه جا پای خود را به عنوان محقق و مترجم تثبیت کرد، اکنون همچون زبان رسای جمهوری اسلامی حملاتی را به مردم کردستان و نیروهای سیاسی در کردستان شروع کرده است. اخیرا در جریان اعدام فرزاد کمانگر و ۴ نفر از فعالین سیاسی در تازه ترین نوشته اش علت و مسئولیت و به اصطلاح “خطای” این اعدامها را به گردن نیروهای سیاسی و خود اعدام شدگان انداخته است. با کمال بیشرمی از قوه قضائیه خواسته منبعد با زندانیان با عطوفت و رافت اسلامی برخورد کند!؟.
در سایت تابناک جناب محسن رضایی دربخشی از تاریخ نگاری این “فرزند رشید جمهوری اسلامی” فعالیت کومه له بعد از انقلاب ۵۷ را به عاملیت برای آمریکا نسبت داده واز این طریق کشتار مردم در کردستان را توجیه کرده است.
در تازه ترین مورد در جلسه ای که به مناسبت کتاب خاطرات جلال طالبانی در تهران برگزار شده، تا آن اندازه این محقق از جمهوری اسلامی دفاع کرده که اعتراض کسانی چون بهرام ولدبیگی مشاور رفسنجانی در کردستان و جلال جلالی زاده و عبدالله سهرابی ازنمایندگان اصلاح طلب کرد در دوره قبل مجلس اسلامی را موجب شده است. به همه احزاب اپوزیسیون چپ وراست، به ویژه کمونیست ها و شخصیت های سیاسی در کردستان و به مردمی که در مقابل جمهوری اسلامی از خود دفاع کرده اند، به نحوی حمله کرده که فقط سران جمهوری اسلامی میتوانند چنین گستاخی کنند.
عرفان قانعی فرد کیست؟
رژیم جمهوری اسلامی در مدت حاکمیتش تنها به اعدام وسرکوب وشکنجه اکتفا نکرده است. بلکه از همه شیوه های ضد مردمی برای بقای خود استفاده کرده است. تحمیق یکی از این راههاست. برهان قانعی فرد یکی از دست پرورده های این رژیم برای تحمیق مردم می باشد. برای اینکه دلیل این درجه دفاع بی چون و چرای این آدمک را از جمهوری اسلامی بدانیم، بد نیست اورا معرفی کنیم و به محیطی که در آن و در دامان جمهوری اسلامی پرورش یافت و سال ها رژیم برای پرورده کردنش هزینه صرف کرده و او را به مقام دکتر و محقق و نویسنده و مترجم رسانده است اشاره داشته باشیم.
حقیقت این است از روزهای اول به قدرت رسیدن رژیم اسلامی طرفداران احمد مفتی زاده در کردستان که در مکتب قران سازمان یافته بودند در خدمت رژیم قرار گرفتند و هر چه در توان داشتند، بر علیه مردم کردستان انجام دادند. پیشقراول نیروهای پاسدارونیروهای سرکوبگر شدند در حمله به مردم کردستان که داشتند زندگی و اداره امور خود را از طریق نهادها و تشکل های توده ای سازمان می دادند. سرکوبگران اسلامی با همکاری مزدوران محلی و مفتی زاده ای صدها نفراز فعالین سیاسی و مردم مبارز را در شهرهای کردستان شناسایی و دستگیر اعدام کردند. در شهر مریوان خانواده فئودال قانعی فرد یکی از طرفداران رژیم اسلامی بودند. اینها در تقابل با اتحادیه دهقانان و کمونیستها به خدمت جمهوری اسلامی در آمدند. توطئه های متعددی را سازمان دادند.
مردم دارودسته مفتی زاده و ارتجاع محلی را تحمل نکردند.در خیلی جاها و از جمله در مریوان بساط آنها را جمع کردند و حاضر نشدند زیر بار زور جمهوری اسلامی بروند.
رژیم این آزادی ها را تحمل نکرد و به کمک مزدوران محلی از طریق زمین و هوا به کردستان حمله کرد و با کشتار واعدام و …. توانست آنجا را به اشغال خود در آورد
اما مردم کردستان و نیروهای سیاسی با مبارزات متشکل خود توانستند رژیم را ظرف ٣ ماهه اول بعد از یورش ۲۸ مرداد به زانو درآورده و شهرها را دوباره به تصرف خود در آورند.
مزدوران محلی و دارودسته مفتی زاده بخصوص مزدورانی که اهل مریوان بودند همراه با شکست جمهوری اسلامی هزیمت کرده و نتوانستند در مریوان بمانند و به همدان رفتند. تا بار دیگر خود را برای حمله به مردم کردستان آماده نمایند. خانواده عرفان قانعی فرد از جمله ازاین مزدوران بودند که تحت حمایت همه جانبه جمهوری اسلامی در همدان ماندگار شدند.
به این ترتیب عرفان قانعی فرد از همان دوران کودکی در مکتب جمهوری اسلامی بزرگ شد. با هزینه دولت درس خواند و سهمیه دانشگاه گرفت و همه امکانات را در اختیار داشت تا به “محقق ، ژورنالیست” مورد پسند دستگاه اسلامی و در واقع ایدئولوگ رژیم اسلامی باشد. انصافا عرفان قانعی فرد با استعداد در عرصه نوشتن و ترجمه و ژورنالیسم در مقابل جمهوری اسلامی وظیفه شناس و خدمتکار بوده است.
در سی سال گذشته جمهوری اسلامی از طریق اعدام و کشتار و شکنجه و تبعید وتوپ باران نتوانست مردم کردستان را به تسلیم وادارد و همواره با دریایی از نفرت اکثریت مردم آن جامعه روبرو بوده است. به علاوه حتی اصلاح طلبان کرد هم علیرغم عوامفریبی هایشان در این امر موفق نشدند. و باز رژیم پروژه هایی را ادامه داده است.
این بار از طریق افرادی چون جناب قانعی فرد وارد می شوند اما قانعی فرد و استادانش و کارگردانان این پروژه های جدید، سخت در اشتباهند. کارگران و زحمتکشان در کردستان سال هاست با این رژیم در گیر مبارزه هستند. با گوشت و پوست این حکومت را می شناسند.همه عوامفریبی ها و تحمیق ها را تجربه کرده اند. وارد عمل شدن این مهره تازه کار و “آکادمیک” جمهوری اسلامی هم کاری از پیش نمی برد.
مردم کردستان باید آگاهانه با چنین پدیده هایی برخورد کنند. باید همه مجامع و جلساتی که از طرف افرادی چون قانعی فرد و برای پیشبرد پروژه های جمهوری اسلامی برگزار می شود به میدانی برای رسوا کردن این ها تبدیل شود.دور نیست روزی که عرفان قانعی فرد و اربابانش باید در مقابل مردم زجر کشیده از جمهوری اسلامی حساب پس بدهند.
***