نگاهی کوتاه‌ به‌ کتاب پنج سال با عبدالله‌ مهتدی» بخش شش

کتاب «پنچ سال با عبدالله‌ مهتدی»

پرسش کنند سوال می کند: بعث به‌ دلیل همکاری با اتحادیه‌ میهنی کردستان، کومله‌ را کیما باران می کند، چرا دو بار پیشمرگان شما به‌ سلاح کیمیای بعث بومباران می شوند  یکی درمنطقه‌ “هه‌لبجه‌” ودیگری در “بوتی ” ولی یک بار اعلام کردید بعث این جنایت را کرد؟    ادامه‌ی خواندن

٢٧سال از مرگ تراژیک پدرم گذشت

  سالروز جانباختن پدر؛ یادی از دلبستگی ها، آرزوها، رنجهای بی شمار و نیز شادیها به دوران کودکی و زمان پیشمرگ بودن… مادرم یازده فرزند به‌ دنیا آورده‌ بود؛ پنچ نوزاد چشم نگشوده بر آفتاب و ماه در نیستی دارو و پزشک جانهای کوچکشان در خاک فرو شد و من و سه برادرم زنده‌ماندیم تا شاهد روزان و شبانی باشیم که خانه‌ی کوچک و محقر ما به منزلگاه کنشگران سیاسی مخالف رژیم شاهنشاهی تبدیل شده بود که از شهرهای مهاباد، بوکان، سقز و روستاهای پیرامون فراهم آمده بودند. ادامه‌ی خواندن

نگاهی کوتاه‌ به‌ کتاب پنج سال با کاک عبدالله‌ مهتدی»‌‌(بخش سوم)

پرسش کنند این پرسش را می کند (۲۰) نفرازاعضا کمیته‌ مرکزی با منصورحکمت بودند،غیرازشما و سید ابراهیم عملا تشکیلات در اختیار داشت. چرا نه‌ ایستاد ورفت؟ (۷۸) ادامه‌ی خواندن

نگاهی کوتاه‌ به‌ کتاب«پنچ سال با عبدالله‌ مهتدی» بخش دوم

قبل و بعد از قیام بهمن ۵۷ شما به‌ مثابە یکی از اعضای کمیته‌ مرکزی کومه‌له‌ انجام وظایف کردید؛ اگرگفته‌ باشم بهترین و دلسوزترین کمونیستهای کردستان هوای شما را داشتند مبالغە نکرده‌ام. آسان میتوان نشان داد که‌ چگونه‌ سیاستهای کومه‌له‌ میان توده‌ها مردم می رفت. کاک فواد حرکت زحمتکشان( دارسیران) را سازمان میدهد،دکتر جعفر در تبریز با کول مریضها را از این مطب به‌ آن مطب میبرد، خانه‌ کوچک دانشجویش به‌ استراحتگاه‌ آنها تبدیل میشود. بعداز قیام ،دکتر جعفر درشهر بوکان اقدام به‌ دایر کردن بهداری رایگان برای مردم زحمتکش می کند. درمدت کوتاهی‌ صدها انسان را معالجه‌ می کند. پیشمرگان کومه‌له‌ پیوند ناگسستنی میان کارگران و زحمتکشان شهر و روستا را به‌ وجود می آوردند. اگرشبی به‌ داخل شهرنمی رفتند و یا جاده‌ را کنترل نمی کردند مردم دل واپس می شدند واز همدیگر می پرسیدند: چه‌ اتفاقی برای کومه‌له‌ افتاده‌، خبری از ایشان نیست، صداقت و فداکاری زحمتکشان و پیشمرگان فداکاری چون حسن هرمزی چراغ مبارزه‌ کومه‌له‌ را روشن نگاه‌ می داشتند.  ادامه‌ی خواندن

نگاهی کوتاه‌ به‌ کتاب «پنچ سال با عبدالله‌ مهتدی»

بخش اول
کتاب «پنچ سال با عبدالله‌ مهتدی» بە زبان کردی در کردستان عراق چاپ و منتشر شد. میتوان و یا بهتر است بگویم کە می توانست منبع مناسبی برای شناخت عینی از سازمانی باشد کە نامش با سرودهای انقلابی سال ۱۳۵۷در مدارس و کورپزخانه‌ها و مزارع در کردستان به‌ گوش می رسید.در طول ۴۱ سال گذشتە نام کومله‌ در رابطە با جنبش سوسیالیستی و حق طلبانە مردم کردستان بسیار آشنا و برسر زبانها بودەاست. محتوای کتاب پنج سال با عبدالله مهتدی، دبیر کل حزب کومەلە ایران عبارتست از؛ مصاحبەهای طولانی با این رهبر شناختە شدە حزب کومەلە کە توسط “بهمن سعیدی” انجام گرفتەاست. مصاحبە کنندە یعنی آقای “بهمن سعیدی” پیشتر نە بعنوان مبارزی در جنبش دمکراتیک کردستان و نە بعنوان نویسندە و یا روزنامەنگار شنیدە نشدەاست. دقت در شیوە انشای سوالات نشان میدهد کە اطلاعات آقای بهمن سعیدی از جریانات سی و چهار سال گذشتە کومەلە و جنبش انقلابی کردستان ایران عمیق نیست. حتی بنظرمیرسد کە وی بر روند رویدادهای سیاسی کردستان و ایران نیز تسلط چندانی ندارد. پرسش اینست کە چرا نامبرده‌ برای انجام چنین مصاحبەای مناسب تشخیص دادە شدەاست؟ آیا نمی شد کاک عبدالله‌ از کسان دیگری از جمله‌ روزنامەنگار اسم و رسم‌دار ویا کس ویا کسانی که‌ در صفوف تشکیلات حزب کومه‌له‌ آگاهی داشته‌ بخواهد این مصاحبە را انجام دهند و بدین ترتیب با ضریب اطمینان بیشتری مطالب را بیان کردە، اسناد و مدارک را در اختیارش قرار دهد؟ چگونە است رهبری کە میباید خود پردە از روی برخی از اسرار گذشتە کردستان و کومەلە بردارد، توسط کسی این تاریخ را بیان میکند که‌ حتی نامش برای مبارزین طیف کومه‌له‌ آشنا نیست؟! ادامه‌ی خواندن

گرگ‌ها بە جان همدیگر افتاده‌اند

نظام و سلسلە قوانین سیاسی فرهنگی کە منابع و ابرازها حاکمیت و تصمیم گیری و شاهرگ های قدرت را در جمهوری اسلامی در دست دارد، امروز با بروز شکاف در ساختار قدرت، همچون گرگ‌های گرسنه و هار بە جان همدیگر افتاده‌اند تا هر کدام سهم بیشتری از هستی قربانیان بی پناه را بدست آورند. ادامه‌ی خواندن