افزایش دستمزدها در گرو اعتصابات قدرتمند و سراسری است!

افزایش دستمزدها در گرو اعتصابات قدرتمند و سراسری است!

صحنه سیاسی ایران را که نظاره می‌کنید پر است از اعتراض و اعتصاب کارگری. اعتراض و اعتصابی که بر سر ناچیز بودن دستمزدها، بر سر عدم پرداخت همین دستمزدهای ناچپز، بر سر بیکارسازی‌های فله‌ای و غیره است. این وضعیت انفجاری را سران جمهوری اسلامی هم دیده و شنیده، و به همدیگر گوشزد کرده و درباره‌اش هشدار می‌دهند. ایلنا، که یکی از بلندگوهای جناحی از جمهوری اسلامی است که درباره مسائل کارگری بیشتر از بقیه می‌نویسد و هشدار می‌دهد، اخیرا گزارشی درباره دستمزد کارگران و مستمری بازنشستگان منتشر کرده که گوشه بسیار کوچکی از وضعیتی را منعکس کرده که جمهوری اسلامی بر کارگران و قشر فقیرتر جامعه تحمیل کرده است. ادامه‌ی خواندن

موقعیت سوسیالیسم در آمریکا

نوشته پیش روی حاصل ارتباط و تماس رفیق جوانی از ایران است که درباره امکانپذیری سوسیالیسم در آمریکا سوال کرده بود. نوشته بود که بعد از جستجوئی درباره سوسیالیسم و برنی ساندرز در آمریکا، راهش به وبلاگ “تغییر جهان” افتاد و چند مطلب از من درباره چپ و جنبش کارگری در آمریکا را مطالعه کرده است.
تاکنون چندین ایمیل بین ما رد و بدل شده است. هنوز داریم تبادل نظر می‌کنیم. آیا سوسیالیسم در آمریکا امکانپذیر است؟ فرق جائی مثل آمریکا و ایران، آنجا که صحبت از امکانپذیری سوسیالیسم می‌شود، در چیست؟ و بر سر بسیاری نکات دیگر در این مکاتبات صحبت شده. نوشته زیر گوشه‌ای از یکی از این مکاتبات است؛ که اینجا آنرا، برای اطلاع دوستان دیگری هم که علاقمند هستند، می‌آورم. ادامه‌ی خواندن

زندان نمیتواند صدای اعتراض جامعه را خاموش کند!

سالهاست که اعتراض به جمهوری اسلامی و اعمال آن یک وجه از خصوصیات جامعه ایران است. این جامعه‌ای است که نمی‌خواهد سر به تن رژیم اسلامی فقر و حقارت باشد. در جلوی صف این اعتراضات صفی از فعالین کارگری و دیگر جنبش‌های اعتراضی قرار دارند. صفی از فعالینی که در تلاشند این اعتراضات را به کانالی متحد و یکپارچه سمت و سو بدهند. در اعتراضات هفت تپه، فولاد اهواز، شرکت واحد، هپکو، بازنشستگان، معلمان، پرستاران، دانشجویان، در دفاع از محیط زیست، علیه آپاتاید جنسی، در کمک رسانی به سیل زدگان، در کمک رسانی به زلزله زدگان، و همه اعتراضاتی که به سیمای سیاسی ایران رنگ و بوی دیگری داده است، حضوری فعال دارند. رژیم هار اسلامی هم که موجودیت و منافعش در تقابل با خواستهای انسانی معترضین است، با دستگیری و زیر فشار گذاشتن این فعالین و با ضرب و شتم آنها می خواهد جامعه را مرعوب کند و این موج اعتراضات را عقب براند. جامعه اما فریاد زده است که “نمی توانید هم نان را از ما قطع کنید و هم زبان اعتراضمان را ببندید”. ادامه‌ی خواندن

نادوستان کارگران!

جامعه ایران در یک موقعیت ویژه‌ای قرار دارد. جمهوری اسلامی از هر سو و منفذی زیر فشار است و ادعائی هم ندارد که راه حلی برای برون رفت از این وضعیت داشته باشد. تنها کاری که می‌تواند بکند وارد کردن تعدادی آدمکش از جاهائی مثل عراق، لبنان و افغانستان است که اعتراضات توده های معترض را فعلا برایش سرکوب کنند. برای برون رفت از این موقعیت، احزاب چپ و کمونیست و رهبران کارگری در فکر سازمان دادن جامعه، متشکل کردن کارگران و کل جامعه برای بزیر کشیدن رژیم منحوس اسلامی هستند. در این میان اما بعضا افرادی پیدا می‌شوند که با سوگند به کارگر و مارکس، تمام تلاششان تخریب این تلاش‌هاست. اینها با نام چپ حرف می‌زنند که اگر هم چپ باشند، که به نظر من نیستند، چپ بدرد نخور است! چپ را معمولا با تغییر وضع موجود و با تلاش برای متشکل کردن جامعه و کارگران می‌شناسند، اینها تیپهایی هستند که قصدشان پراکندن کارگران و حفظ وضع موجود است. حفظ وضعیتی که دشمنان کارگران برایش هزینه های سنگینی صرف می کنند. ادامه‌ی خواندن

وثیقه؛ کارگران زیر بار این زورگوئی نمی روند!

جمهوری جنایتکاران اسلامی، که کمرش زیر بار اعتراضات توده ای وسیع در حال شکستن است، فکر می کند که با دسیسه هائی چون بستن وثیقه به پای فعالین جنبش کارگری جان سالم بدر خواهد برد. اکنون باید در ادامه شعارهای تند و سرنگونی طلبانه جامعه با صدای بلند به کودنهای این رژیم گفت که همچنانکه مستند دیگر اثر نداشت، وثیقه هم دیگر اثر ندارد! ادامه‌ی خواندن