اعتصاب رانندگان ماشین‌های سنگین محرک جنبش وسیع‌تر از خود می‌شود!

اعتصاب رانندگان ماشین‌های سنگین محرک جنبش وسیع‌تر از خود می‌شود!
سومین دور از اعتصاب رانندگان کامیون بیش از ۵۲ شهر ایران را در بر گرفت. کمترین معنی همه‌گیر شدن این اعتصاب، اتحاد و درد مشترک همه‌ی رانندگان،‌ اعم از ماشین‌های سنگین و سبک،‌ اتوبوس و سایر ناوگان‌های ترابری است. گسترش این اعتصاب آن‌هم در سومین مرحله یک معنی روشن دیگری‌ هم دارد، و آن نگاه به جلو و راه بی بازگشت برای رانندگان اعتصابی است. رانندگان کامیون هیچ راه دیگری به جز اعتصاب ندارند. رشد جنبش آن‌ها باعث می‌شود تا به این نتیجه برسند که به جای شکوه و شکایت از مسئولان و کنار انداختن کامیون‌های خود حاکمیت سرمایه‌داری را به وسیله اعتصاب تعرضی خود تحت سخت‌ترین فشارها قرار دهند. آنها از اعتصاب خود نتایج اتحاد و همبستگی را می‌آموزند و در عین حال همین نتیجه را به سایر بخش‌های جنبش کارگری منتقل می‌کنند. ادامه‌ی خواندن

هفت‌تپه مال ما است!

هفت‌تپه مال ما است!
این جمله بیان صریح و روشن جنبش ضدسرمایه‌داری در هفت‌تپه است که از زبان رهبران این جنبش در هشتمین روز ادامهٔ اعتصاب بازگو می‌شود. این جمله درسی در عرصه پراتیک به نظریه‌پردازان عرصه تئوریک است. در حوزه نظریه‌پردازی سخت نیست جنبشی خلق کرد و نام آن را «لغو کار مزدی» گذاشت. اما در حوزه عملی جنبش‌ها از بازستانی مزد و مطالبات معوقه آغاز می‌شود و در کمترین‌ مدت وارد فاز ضدسرمایه‌داری می‌شود. ادامه‌ی خواندن

طرح یک طنزسیاسی به جای پاسخ به خدامراد فولادی!

طرح یک طنزسیاسی به جای پاسخ به خدامراد فولادی!

چند وقتی است که گه گاه در تارنمای «آزادی بیان» عناوینی در تقابل با لنینیسم با امضای خدامراد فولادی مشاهده می‌کنم. هرچند تاکنون به جز عنوان و یا در یکی دو مورد خطوطی از لابه‌لای متن را نخوانده‌ام، اما با مطالعۀ آخرین عنوان منتشرشده از طرف ایشان (چرا لنینیست‌ها دشمنِ طبقه‌ی کارگرند؟ لنینیست‌ها بخوانند و پاسخ دهند)، فکر کردم ضمن طرح یک طنز، پیشنهادی هم برای نویسندۀ آن داشته باشم. ادامه‌ی خواندن