خط ترامپ و خامنه ای جز، ضدبشریند؟

بهنام چنگائى
February 08, 2019

خط ترامپ و خامنه ای جز، ضدبشریند؟

آیا چنین نیست؟ در نقد دیدگاه من از آن دو، ترامپ و خامنه ای بعنوان دو فرد با همه نگرش های برتریجویانه و بازتاب های فاشیستی شان، سوژه ی مقاله نیستند، آنها تنها الگو و سرکرده ی دو ساختار ضدبشریند که هرکدام دم و دستگاه پهن و پلید خویش را دارد و در رأس حکومت های به اصطلاح جهانی شان علیه هستی انسان و محیط زیست همه ی جنبدگان ویرانگرانه نشسته اند. پیرامون پاسخ به این پرسش، در چهارچوب داده های تاکنونی و سنتی اگرچه فراوانند، ولی همگی جز جانبدارانه و یا گمراه کننده نیستند. ترامپ یا خامنه ای هرگز نمی تواند با دیکته "یکه تازی" گروهی شان بیاری دگرگونی زندگی پریشان جامعه رنگینِ نوع بشر و آرامش بخشی به زمانه ی آشفته و نابسامان یاری داده، و یا در راه ساختن فردائی انسانمدار که بتواند درخواست کلان اجتماعی و تامین منافع طبقاتی کارگران، سرکوبشدگان، تهیدستان و تحمیق زدگان را برآوردکند درنمی آیند. زیرا: نظام بهره کشی"ترامپ ها"از تلاش کارگران و زحمتکشان، و نادانسازی آنان در جهان بیاری "خامنه ای ها" بهره می برد و قرنهاست که آن "دو" جهانی را بهم سرمابه بهم پیوندزده، و آنان توانسته اند دوستانه با حفظ قدرت سیاسی اقتصادی خویش بر دست و پا و خرد انسان کارورز دشمنانه، زنجیر بسته و این خیانت " ضدانسانی" چه بنام خدا و یا دمکراسی بورژوائی را بی پروا پایدارکنند.

خامنه ای ـ ترامپ جز پشتگرمی دو ساختار ضدبشری (امپریالیسم ـ فناتیسم) نیستند که هریک پایه ای از ساختارهای یکسویه جهانی در برابر چندسویگی اتنیک ها و ملت ها می باشند که هرکدام بنوعی تاکنون مادر جنگ ها و نسل کشی ها و ویرانگری ها بوده و جز ترمز پیشروی تاریخ را در دست نداشته و ندارند؛ دو پدیده ی متعارض و متناقض که از یکطرف در ظاهر مخالف همند، ولی در عمل پشتیبان روابط سرمایه سالاریند، و ایدئولوژی حکومت شیعی مشروعیت بساط بی شرمانه ی چپاول آنها از مسلمان را رسمیت داده است. ترفند حکومت خدا و دام دمکراسی یکسویه، مبنای دو ساختار شگرف و پیچیده ای ست که هردو الگو، قرن ها در همیاری دوجانبه یاور هم بوده و جان بدربرده اند، و اگرچه منافع آشکارشان جدا از نان و آب مردم بوده، ولی تاکنون توانسته اند توده های بیکار و گرسنه را پی سروری خویش بچرخانند و در بزنگاه های تاریخ همیشه پشتیبان همدیگر باشند و مانده اند. در عمل هم جز دارای مواضع ضدبشری مشترکی علیه 99% ها چه در ایران و آمریکا نمی باشند. چون هردو ساختار بنحوی که لازم بقای شان باشد در برابر خردجمعی و استقلال طبقاتی انسان کاروز آگاهانه و سازش ناپذیرایستاده و مانع فراروئی ها توان سیاسی اقتصادی، و بهبود زندگی کارگران و اراده خودمدیریتی طبقاتی آنها بوده و هستند.

ما در این راستا، چالش مشابه و ضدبشری راسیسم و صهیونیسم نتانیاهو را داریم، که او و ارتش هارش با زور و قلدری و کمک امپریالیسم آمریکا و یاران او توانسته سرزمین فلسطینیان را گرفته و پیوسته آنان را بخاطر دادخواهی بسان هیلتر که علیه یهودی بود در هولاکاست نسل کشی کرده و شگفتا وی از تجربه فاشیسم نیاموخته است. با تفکر کهنه شاهان پهلوی خودکامه و دعاوی پسرش روبروئیم، که او نیز بسان مذهبی ها توان آینده نگری و فراروئی از سنت گذشته ندارد و چندش برانگیزانه تر می خواهد شیخ را بیاری همین مردم بیکار و گرسنه که پدرش را فراری دادند، کنارزده و خود شاه شود. فریبکاری رمرمیسم مذهبی موسوی کروبی را هم داریم، که اصلاحگرائی آنها تنها از استبداد خامنه ای خسته است؛ و بی کم و کاست همچنان می خواهند پشتیبان اسلام سیاسی خمینی و قانون اساسی او باشند و نه برای جدائی دین از دولت، و کنارزدن مذهب رسمی در برابر بیدادگری استبدادمذهبی که آن، ذاتی هر دین و مذهب و ایدئولوژی ست! خانواده فاسد سعودی و باندهای داعش و القاعده و... در برابر فرقه گرائی و جنگ مذهبی خامنه ای، حزب الله های شیعه را هم داریم که این دشمنی مذهبی برتریجوئی سنت تاریخی"سنی و شیعی"می باشد که آنان توانسته بنام اسلام کل منطقه و جهان را بسود سرمایه، و همچنین سرکردگی مذاهب خویش برابرهم گذارده، به تولید سلاح های مرگبار رونق داده و به ایجاد پایگاه های بیشتر میلتاریزه ناتو در خاورمیانه یاری بی دریغ کنند. و همه ی این راهبردها و راهکارهای ضدبشری جز پشتوانه ای ایده آل برای اهداف سرمایه سالاری و ملیتاریسم بسود بالائی ها در داخل کشورها، منطقه و جهان نبوده و به ویرانی جهان بدبخت اسلامی و محیط زیست نینجامیده است. آیا امروز نباید در برابر این حقایق کنونی و تاریخی این ضدبشران ایستاد و آگاهانه مبارزه مشترک کرد.

کسی نیست صادقانه نداند که در طول تاریخ، ساختار ترامپ پرور جز با شعار فاشیستی ( اول آمریکا ) بمیدان نیامده و همیشه این نظام ضدبشری جز به ژندارمی جهانی کوتاه نیامده و از همینرو در سراسر جهان پی بهانه های دخالتگری و ستیزجوئی با نیروهای مترقی مردمی چپ و کمونیست بوده و هست و برای او یافتن راه های دخالت در فردای ایران و جهان، مهمتر از آن ساختن جا پای محکم در ایران و خاورمیانه نفتی بسیار مهم هست. ترامپ به ظاهر می گوید ولایتمداری کشور او را تهدید می کند؛ او هم دست به تحریم سیاسی اقتصادی کشور ما می زند، و دود بیکاری و گرسنگی و زورگوئی اش نه به چشمان ملا و مکلاها که بخون و جان کارگران و توده های بجان آمده میرود. از دیگرسو نظام خامنه ای خودکامه هم با پول نان و نوای مردم ما در عراق، سوریه، لبنان، یمن و چه جاها دیگر که باورش نمی رود چه جاهطلبی و تبهکارهای که برای بقای ولایتش نمی کند تا سروری بساط شیعی در برابر سنی را بقیمت فقر 70% کارگران و توده ها را بیشتر و مرگبارترکند. خوب پرسش! هدف هردو در این میانه چیست، علیه کیست و بسود کدام ساختارهاست؟ جز تباهی منافع اجتماعی و ویرانسازی زندگی کارگران و پائینی ها و کشور که نامش این خیانت ها جز جنایت ضدبشری نیست. نکته ی مهم و پایه در این است که آیا این دو ساختار در طول تاریخ، جز این بوده اند که می بینیم؟ بی گمان نه! پس چرا بخشی از افراد و جریان ها پس از 40 سال جنایت و خیانت دین دولتی به توده ها همچنان مدافع خامنه ای ـ رفرمیسم مذهبی اند و یا با شکست سه انقلاب دمکراتیک ما توسط ساختار ضدبشری آمریکا، مدافع دخالت ترامپ در امروز و فردای ما می باشند؟ در حالیکه هردو ( فناتیسم و امپریالیسم ) به گواهی تاریخ مردم و کشور ما را به رودرروئی خونین باهم کشانده و سپس بهتر دارائی های ما غارت کرده اند. براستی دوست و دشمن ما کیست؟ چرا رضا پهلوی، مریم رجوی و دیگر طیف های فریبکار و ناسیونالیست در صف یاری جستن از ترامپ، نتانیاهو و فامیل سعودی انگل و...می باشند؟ و خنده دارتر از همه خوش و بش مسیح علی نژاد با رضا پهلوی و سپس بنام مردم و بدنبال یاری جستن از مایک پامپئوست؟ دشمنان اراده اجتماعی و اداره طبقاتی نشان می دهند که از گذشته خونین و سیاه شیخ و شاه و تمامیتگرائی آنها در هموندی با امپریالیسم آمریکا نیاموخته اند. و از فراروئی بسوی افق تازه و یافتن ساختاری مردمی، کارگری، غیرمتمرکز و ای بسا فدرالی می ترستد. هرکدام و جریان های شان پی هر فرصتی چگونه بی شرمانه حاضراست خاک در چشمان تاریخ و توده ها کند و بتواند با کاسه لیسی و در تدارک حکومت آتی گوی خواری را برباید و مدافع زورمداری ها و ناباوری ها به استقلال مبارزه ی طبقاتی کارگران و زحمتکشان باشد.
 
بهنام چنگائی 18 بهمن 1397 



 
 

  Share/Save/Bookmark 

 
 

     مطالب مرتبط

 
   
 

Copyright © 2006 azadi-b.com